مسیر بازسازی آکسفورد پلاس

اینجا قراره داستان ساخت دوباره‌ی وبسایت آکسفورد پلاس رو مرحله به مرحله دنبال کنید. هر بار که یک ایده، طراحی یا کدی جلو می‌ره، ویدئوی مربوطش در این تایم‌لاین ثبت می‌شه. با من همراه باشید ✨



بیست‌و‌چهارم آبان ۱۴۰۴

آیا شده تابحال یک آرزوی بزرگ داشته باشی و بخاطر این آرزوی شخصی، دست به دامن خدا بشی؟ آیا در این حالت انتظار داری خدا کمکت کنه؟ خدایی که تا قبل از ایجاد شدن این آرزو، پیشش نرفته بودی... دعایی نکرده بودی... آیا این نهایت پر رویی نیست؟ حالا که نذر و نیازی داری، سراغ خدا رفته‌ای؟ خداخدا می‌کنی... آدم خوبی شده‌ای... فکر می‌کنی خدا نمی‌دونه چون تو کارت پیشش گیره سراغش رفتی؟ نمی‌دونه تو فقط بخاطر منافع شخصی، یاد خدا افتاده‌ای؟

...

نگران شدی؟ ترس به دلت راه نده. می‌دونی چرا؟ واقعیت اینه که همین که می‌خواهی خودت رو بالا بکشی، روح خدایی داری. تو از جنس خودش هستی، خدایی خدایی. غریبگی نکن. تو آشنای آشنایی... تو دقیقا در همان جایگاهی هستی که باید باشی. دستت رو بلند کن و ازش بخواه. راحت باش. اصلا درست‌ترین کاری که می‌تونی بکنی همینه و یادت باشه هر وقت آرزوی پیشرفت در زندگی داشتی، بنده خوب خدایی و هر وقت شروع به حقیرسازی خودت کردی، برده پلیدی‌ها شده‌ای...

هر انسانی که برای پیشرفت در زندگی‌اش تلاش می‌کند، خدایی خدایی خدایی است و نباید از اینکه در این مسیر از خدا طلب نیاز می‌کند خجل باشد...

سی ام شهریور ۱۴۰۴

حدود دو سال پیش وقتی برای گرفتن تافل، روی انگلیسیم کار می کردم، لغتها و معانی شون رو توی دفتری یادداشت می کردم. امروز اتفاقی این دفتر رو از لای کتابام پیدا کردم و یه ایده ای برای آینده وبسایتم توی ذهنم شکل گرفت، دوربین موبایلم رو روشن کردم و ...

از دفتر تمرین انگلیسی تا ایده وبسایتم | داستان یک جرقه ذهنی